در ادامه، دختر جوان که گریههای سوزناک دوستش را میدید به پلیس ۱۱۰ زنگ زد و ماجرا را برایشان تعریف کرد و دقایقی بعد تیمی از پلیس برای بررسی ماجرا وارد عمل شدند و هر چقدر زنگ در را به صدا درآوردند، کسی جوابگو نشد.
هنگامی که پلیس در حال ترک کردن کوچه بود، دختر جوانی از داخل آن خانه با فریادهای کمک، کمک از رفتن پلیس جلوگیری کرد و وی که داخل حیاط ایستاده بود با گریه و خواهش از پلیس خواست تا به او و مادرش کمک کنند.
بدین ترتیب پلیس با اجازه صاحبخانه در خانه را شکست و وارد شد و با زن ۵۰ ساله و دخترش که از شدت گریه نمیتوانستند حرف بزنند روبهرو شد.
زن ۵۰ ساله که «زهرا» نام دارد پس از اینکه آرام شد پرده از رازی ۱۰ ماهه برداشت و به ماموران گفت: پسرم یکی از شرورهای محل است، وی پس از اینکه معتاد به شیشه شد، زندگی من و دخترم را تیره و تار و با رفتارهایش زندگیمان را سخت و طاقتفرسا کرد.